کد مطلب:68755 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:228

بحث در معنای کلمه «مولی»











خطبه ی غدیر منشور دائمی اسلام تلقی می شود و دارای محتوایی فراگیر نسبت به همه ی جوانب اسلام بصورت كلی است. ولی بحثهای علمی در متن حدیثِ غدیر عموماً در كلمه ی «مولی» و معانی عرفی و لغوی آن مرتكز است.

[صفحه 126]

این بدانجهت است كه قطب اصلی حدیث جمله ی «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ»- كه در حساسترین موقعیت خطبه ادا شده است- و هرگاه بصورت اختصار به حدیث غدیر اشاره شود همین جمله مد نظر قرار می گیرد، و راویان و محدثین نیز در هنگام اختصار به همین جمله اكتفا نموده و قرائن همراه آن را حذف كرده اند.

نكته ی قابل توجه در این مقطع آن است كه با توجه به متن خطبه ی مفصل و دقت در سایر مطالبی كه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله در خطبه ی خود فرموده اند، معنای «مولی» و مراد از «ولایت»، هم برای مخاطبین در غدیر بسیار واضح و روشن بوده، و هم برای هر مُنصفی كه متن را مطالعه كند و شرایط خطبه را بطور كامل در نظر بگیرد واضح تر از آن خواهد بود كه جای بحث و احتجاج باشد.

بكار گرفتن كلمه «مولی» برای آن است كه هیچ لفظی از قبیل «امامت»، «خلافت»، «وصایت» و امثال اینها، نمی تواند حامل معنای دقیقی باشد كه فوق همه ی معانی الفاظ مذكور است.

پیامبر صلی اللَّه علیه و آله نمی خواهد فقط امامت یا خلافت یا وصایت حضرت را بیان كند، بلكه می خواهد اولی به نفس بودن و صاحب اختیار تام بر جان و مال و عرض و دین مردم بودن و بعبارت واضحتر «ولایت مطلقه ی الهیه» را كه به معنای نیابت تامه از طرف پروردگار است بیان كند، و هیچ لفظی فصیح تر و گویاتر از «مولی» برای رساندن این منظور پیدا نمی شود.

دشمنان غدیر هم اگر كلمه ی دیگری در اینجا بكار رفته بود خیلی آسانتر آن را می پذیرفتند و یا در مقام رد آن چنین تلاش نمی كردند، و اگر بنا به تعدد معانی بود در الفاظ دیگر بسیار آسانتر بود. آنان با تشكیك در معنای این كلمه می خواهند آن را از محتوای مهم و كارساز عقیدتی و اجتماعی آن جدا كنند و آن را در حد بیان یك موضوع عاطفی و اخلاقی پایین بیاورند. آنان از معنای وسیع «اولی به نفس» وحشت

[صفحه 127]

دارند و معنای آن را خوب می فهمند كه اینچنین به مبارزه اش برخاسته اند. ما هم باید بر سر همین معنی پافشاری كنیم، و از خدا و رسول تشكر كنیم كه با بكار بردن چنین كلمه ای در تركیب خاص جمله، بنیادی محكم در فرهنگ اعتقادی ما بر جای گذاشته اند كه از آن نتایج زیر گرفته می شود:

- امامت و ولایت دوازده امام معصوم علیهم السلام بلافاصله پس از رحلت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله.

- اطلاق و عمومیت ولایت و اختیار ایشان بر همه ی انسانها و در همه ی زمانها و مكانها و در هر شرایطی.

- استناد ولایت ایشان به امضای پروردگار و اینكه امامت یك منصب الهی است.

- عصمت صاحبان ولایت به امضای خدا و رسول.

- تعهد مردم در مقابل ولایت ائمه علیهم السلام دقیقاً مانند تعهدشان در مقابل ولایت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله.

از همه مهمتر اینكه لازمه ی اثبات چنین محتوای بلندی، عدم مشروعیت هر ولایتی بدون اذن پروردگار و با انتخاب غیر خداوند است كه خط بطلان بر هر دین و مذهبی می كشد كه غیر از ولایت اهل بیت علیهم السلام را پذیرفته باشند.



صفحه 126، 127.